راهاندازی «خانه خلاقیت و نوآوری صنایع دستی روستای قاسم آباد» به سال ۱۳۵۳ بر میگردد، زمانی که دولت آن زمان تصمیم گرفت با خرید پارچههای تولید شده، از هنرمندان چادرشبباف حمایت کند، اما پس از چند دهه وقفه، که هنر چادرشب میرفت تا رنگ فراموشی به خود بگیرد، دوباره با تغییرات و حمایتهای مسئولان کار خود را از سر گرفت و در سال 1396 به عنوان خانه خلاقیت و نوآوری صنایعدستی قاسم آباد فعالیت خود را آغاز کرد.
در شرق استان گیلان دو روستای «قاسم آباد علیا و سفلی» که مهمترین مرکز تولیدکننده «چاشو» به زبان محلی یا پارچه چادرشب است در تیر ماه سال 1397 به ثبت ملی و در بهمن 1398 به ثبت جهانی رسید. برای دیدن خانه خلاقیت یا کارگاه تولید پارچه چادرشب به روستای قاسم آباد از توابع شهرستان رودسر رفتیم.
قاسمآباد رودسر، دهکدهای است واقع در شرق گیلان که قدمتش، با کوبش تار و پود زنان و دختران در چلهکشی و برآوردن چادرشبهای رنگ رنگ عجین شده و اصالت همین رنگ و قدمت، پای گردشگران خارجی را نیز به این دهکده که پیشتر لباس محلیاش آوازه جهانی داشت، باز کرده است.
چادرشب بافی، نوعی بافت پارچه محلی در طرحهای چشمنواز شانه گل، قالی گل، گلیم گل، سرو گل، چهلچراغ، طرح پرنده، بوته چرخ و طرحهای دیگر است که از نخهای پنبهای، پشم و ابریشمی خلق میشود. در گذشته بیشتر و امروزه کمتر، زنان در هنگام کار آن را بر کمر خویش میبندند. در روزگار جدید این نوع پارچه با کاربردهای جدید چون روتختی و رومیزی، طراحی لباسهای امروزی مورد استفاده قرار گرفته و در جهیزیه دختران نیز دیده میشود.
نمادی از چادرشببافی در میدان شهر
در روستای قاسمآباد، میدانی وجود دارد از نماد بزرگ یک زن با لباس قاسمآبادی که پشت دستگاه «پاچال» نشسته و چادرشب میبافد. این میدان به میدان «پاچال» در میان اهالی معروف است. در میان روستا، سردر برخی از خانهها، حدوداً 30 خانه تابلوهای کاشیکاری قرمز رنگ با آرم میراثفرهنگی و با این مضمون نصب شده است: «کارگاه صنایعدستی چادرشب بافی»، که نشاندهنده این است که زنان این خانه به تولید چادرشب مشغول هستند. البته تعداد خانههایی که مشغول به فعالیت هستند خیلی بیش از این تعداد است.
در میانه روستا، مغازههایی خودنمایی میکند که عرضهکننده محصولات تولید شده با استفاده از پارچه چادرشب هستند و همچنین خیاط خانههایی که سفارش دوخت لباس قاسمآبادی و پارچه چادر شب را قبول میکنند. پیشکسوتان این هنر را جویا شدیم که برخی از آنان متاسفانه در قید حیات نبودند که میتوان به بانو حسنزاده، حاجیه احترام و خواهرش کلثوم شعبانی، زینب اسماعیلپور، زهرا نجفی، فرخنده رضاخانی، کلثوم محمدیان، کلثوم حسنزاده، سرور عباسپور، صغری محسنپور، امالبنین غلامی، مهبانو امیرنیا و...اشاره کرد.
مدیرخانه خلاقیت در میان راه به استقبال ما آمد و تا خانه خلاقیت واقع در خیابان «برزگر» کوچه «خلاقیت»، کنارمان بود. خانهای که میزبان بسیاری از اهالی هنر و مسئولان بلند پایه کشوری و همچنین دانشجویان رشته نساجی دانشگاه گیلان، طراحان مد و لباس و نیز «غادا هیجاوی»، رئیس مرکز آسیا و اقیانوسیه شورای جهانی یونسکو، که برای بررسی پرونده ثبت جهانی چادرشب به روستای قاسم آباد آمده بود، بود.
طرحهایی که از ذهن زنان هنرمند برمیآید
تعدادی از بانوان هنرمند در سالن اصلی مشغول به کار بودند. خنکای هوا و رنگهای چشمنواز درختان پاییزی که با رنگهای شاد چادرشبهای بافته شده بر در و دیوار کارگاه آویخته بود، یکی شده بود و بر روح و جان هر بینندهای رخنه میکرد.
طاهره حسن نژاد نقش که «گل صندوقچهای» میبافت و میگوید: طرحهای ما همه ذهنی است که از مادرانمان آموختهایم.
روحانگیز علیپور که از وقتی دختر بچهای بود، با مادرش پای «پاچال» مینشست و چله ابریشم میکشید، پشت دستگاه نشسته و نقوش برجسته شانه چوبی را به ما نشان میدهد و میگوید: قبلا پاچالها چوبی بود، اما الان آهنی هم درست میکنند.
آمنه رحیمی اجزای پاچال را نام میبرد و درباره کاربرد هرکدام توضیح میداد؛ «عروس، پَرَک، وَرد، شانه، اَرَچ، دستکش، نورت، ماکو و ماسوره».
چادر شببافی با روح و ذهن زنان قاسمآبادی یکی شدهاست. لیلا رئوف مسئول خانه خلاقیت زنان قاسمآباد میگوید ما با نگاه کردن، طرحها را یاد گرفتیم، از بس مادرانمان میبافتند، ما هم دیدیم و یاد گرفتیم. صدای کارکردن مادرانمان پشت دستگاه پاچال، هنوز هم در گوشمان طنینانداز است.
مدیریت کارگاه با لیلا رئوف است که از کودکی، خود نیز چادرشب میبافت و اکنون بهعنوان یک راهنما و ایدهپرداز برای کاربردی و به روزکردن این هنر برای استفاده در زندگی مدرن امروزی که کمتر میتوان از صنایعدستی ایرانی چیزی مشاهده کرد، نقش ایفا میکند. او می گوید توانسته ایم با استفاده از شناسایی ذائقه بازار مصرف، پارچه چادرشب را کاربردی کنیم.
او درباره کارگاه خلاقیت با بیان اینکه این ساختمان در سال ۱۳۵۳ بهمنظور حمایت از هنرمندان چادرشبباف احداث شده است، میگوید: انتهای ساختمان، یک کارگاه رنگرزی هم بود که نخهای پنبهای و ابریشمی مورد نیاز تولید «چاشو» را رنگ میکردند و در اختیار بافندگان قرار میدادند. دولت پارچهها را متری میخرید و هنرمندان شاغل در این مرکز، بیمه بودند. بعد از انقلاب، تا سال ۱۳۶۰ کارگاه فعال بود ولی به دلیل جنگ و مشکلات اقتصادی، فعالیت کارگاه متوقف شد.
فوت پیشکسوتان و نابودی طرحهای قدیمی
او که هم مسئول خانه خلاقیت و هم سرپرست اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی شهرستان رودسر است، میگوید: صندوقچههای مردم انباشته از چادرشبهایی شده بود که خریدار نداشت و این صنعت در حال منسوخ شدن بود، دیگر کسی انگیزه تولید نداشت. خیلیها پاچالهای خود را از بین بردند. چون طرحها ذهنی بود و سینه به سینه و شفاهی منتقل میشد، بسیاری از نقشها و طرحهای اصیل، با فوت پیشکسوتان نابود شد.
رئوف با اشاره به آموزش سینه به سینه این هنر در قاسمآباد یادآور میشود: در گذشته رسم بر این بود که وقتی دختر به سن نوجوانی میرسید، با تشویق مادر پای«پاچال» مینشست و با بافت نقوش ساده، چادرشب بافی را میآموخت.
او میافزاید: با اعزام هنرمندان به نمایشگاههای صنایعدستی و معرفی این هنر به افراد، سعی در حفظ و نگهداری این هنر داریم. و همچنین کمکم سعی کردیم چادرشب را کاربردی کنیم. شرکت در برخی از نمایشگاهها که در تهران و شهرهای بزرگ برگزار میشد، و آشنایی با طراحان مد که از نقوش چادرشب برای تولید لباس استفاده میکردند و همصحبتی با آنها، انگیزهام را قویتر کرد که و تولید کیف، کوله پشتی، مانتو، روتختی، رومیزی و دیگر وسایل کاربردی را با استفاده از چادرشب آغاز کردیم. خوشبختانه در سالهای اخیر و پس از ثبت جهانی چادرشب، هنرمندان میل بیشتری برای تولید نشان دادند و چادرشب دوباره احیاء شد و اکنون به دنبال ترویج آن هستیم.
رئوف با بیان اینکه اکنون 18 نفر از زنان قاسمآباد در این کارگاه مشغول به کار هستند، توضیح میدهد: یک نفر مبتدی در کمتر از ۱۰ روز میتواند بافت چادرشب را یاد بگیرد، تهیه یک پاچال حدود چند میلیون هزینه دارد و نوع نخها هم بسته به اینکه پنبه، ابریشم یا کاموا باشد، قیمتهای متفاوتی دارند.
خانه خلاقیت قاسم آباد را ترک کردیم و همینطور که در مسیر میرفتیم، دیدیم طرحها و نقشهایی که بر پارچهها دیده بودیم، بر در و دیوار روستا هم نقش بستهاند؛ طرح بز، درخت سرو یا «سلمدار»، ماه اریب، شاخه انار که آن را منشاء باروری و زاد و ولد میدانند، گل قالی، زیگزاگ، خفاش، بازتاب نور ماه، پنجرههای مشبک و ماه اطلسی، و با خود میگویم گویا رنگ و طرح به تار پود وجود دختران و زنان این سرزمین عجین شده است و حتی نسل جدید اگر چه بهعنوان فعالیت اقتصادی به آن نگاه نمیکنند اما در نقش یک هنر آن را از کودکی یاد میگیرند، هنری که همگی از ذهن خلاق زنان هنرمند این روستا منشاء گرفته و توانسته اصالت خود را سالیان دراز حفظ کنند.
انتهای پیام/